عرفه؛ ایستگاه شناخت، نیایش و بازگشت به خویشتن

✍مهرداد شهبازی
روز عرفه، روزی‌ست که فاصله زمین تا آسمان، فقط به قدر یک آه از دل برآمده است. در صحرای دل، این روز مجال آن است که انسان، نه به‌سوی خواستن، که به‌سوی شدن قدم بردارد؛ نه برای طلب دنیا، که برای کشف خویشتن.

عرفه، لحظه‌ای‌ست که انسان درمی‌یابد راه، نه در بیرون، که از درون آغاز می‌شود؛ و هیچ مسیری جز رد پای خویش او را به مقصد نمی‌رساند. چنان‌که مولانا سرود:
اول و پایان راه از اثر پای ماست / ناطقه و نفس کل ناله سرنای ماست

در این روز، پرستش با شناخت در می‌آمیزد، نیایش از عمق جان می‌جوشد، و دل، به زبان نمی‌آید مگر برای اعتراف به فقر و عشق. عرفه، فرصتی‌ست برای تماشای خویش در آینه حقیقت، در روزی که دعای اباعبدالله، بلندترین ترجمه تواضع انسان در برابر عظمت پروردگار است.

در عرفه، هر نفس نغمه‌ای‌ست، و هر ناله‌ای راهی. در ازدحام دعا، آن‌چه شنیدنی‌تر است، سکوتی‌ست که از درون برمی‌خیزد. عرفه، آغاز عرفان است؛ آنگاه که نفس انسان، خود تفسیر دعا می‌شود و نغمه‌ی سرنای او، در کوه‌های جان طنین می‌افکند.
#پرند_پرس
@NewsParandPress

نظری بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *